تنش بازار آهن و صنایع دیگر در سایه جنگ

تنش بازار اهن در جنگ ایران و اسرائیل

تنش در خاورمیانه و لرزه بر اندام بازار آهن: تحلیلی بر وضعیت کنونی و چشم‌انداز پیش‌ رو

 

در نخستین ساعات بامداد جمعه، خاورمیانه با رویدادی جدید از خواب بیدار شد: حمله‌ای محدود از سوی اسرائیل به خاک ایران. این واقعه، بازارهای مالی و اقتصادی را در بهت فرو برد. گرچه در ابتدا به نظر می رسید که دامنه درگیری ها محدود و نقطه زن هستند، اما بازارها با احتیاط و دلهره به این خبر واکنش نشان داده‌اند. با بازگشایی بازارها پس از تعطیلات، سایه سنگین نااطمینانی و نگرانی بر تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی سنگینی می‌کند.

واکنش اولیه بازارها: ارز، نفت و آهن

در واکنش اولیه، معاملات پشت‌خطی ارز با افزایش محدود روبرو شد، در حالی که قیمت نفت جهانی با جهشی ۳ تا ۵ دلاری مواجه شد. بازار داخلی ارز نیز با وجود تلاش دولت برای حفظ ثبات، در موقعیتی پرریسک قرار گرفته است؛ تقابل نیروهای متضاد، یعنی تمایل دولت به ثبات و افزایش تقاضای احتیاطی در جامعه، نمایانگر این وضعیت است.

اما تمرکز اصلی این مقاله، بازار آهن‌ و میلگرد است که مستقیما در حوزه کاری ما بر قیمت میلگرد بستر تاثیر می گذارد. بازاری که با بازگشایی امروز، خود را در موقعیتی حساس و مبهم می‌بیند. از یک سو، بازار داخلی فولاد با ضعف تقاضا دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، پروژه‌های عمرانی نیمه‌فعال هستند و خریداران در انتظار کاهش قیمت یا ثبات طولانی‌مدت به سر می‌برند. از سوی دیگر، وقوع یک درگیری نظامی، هرچند محدود، می‌تواند به شکل ناگهانی تقاضای احتیاطی را تحریک کند. واسطه‌گران، پیمانکاران و فعالان اقتصادی با پیش‌بینی افزایش قیمت‌ها، ممکن است به خریدهای زودهنگام و غیرمعمول روی آورند؛ رفتاری که در گذشته نیز در شرایط مشابه دیده شده است.

بازارهای جهانی فولاد: چالش‌ها و فرصت‌ها

بازارهای جهانی فولاد نیز در وضعیتی شکننده قرار دارند. قیمت‌های صادراتی محصولات فولادی ایران در هفته‌های اخیر کاهش یافته و بازارهای هدف صادراتی با چالش‌هایی نظیر کاهش تقاضا در چین و افزایش تنش‌های منطقه‌ای مواجه هستند. شرکت‌های فولادی ایران، اگرچه هنوز واکنش رسمی به تحولات اخیر نشان نداده‌اند، اما به‌صورت غیرمستقیم تحت فشار قرار خواهند گرفت؛ چه از نظر تأمین انرژی و مواد اولیه، و چه از نظر تصمیم‌گیری در مورد حجم و نحوه عرضه در بورس کالا.

بورس کالا: تیغ دولبه تنظیم بازار

بورس کالا، به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای تنظیم بازار فولاد ایران، در هفته پیش رو با چالش‌های جدیدی روبرو خواهد شد. کاهش عرضه به دلیل احتیاط یا ارزیابی شرایط، می‌تواند به افزایش قیمت پایه و تنش قیمتی در بازار آزاد منجر شود. از سوی دیگر، ادامه عرضه‌ها به روال سابق یا حتی بیشتر، در صورت عدم وجود خریدار، احتمال رکود موقت در معاملات را افزایش می‌دهد. در هر دو حالت، تحلیل روزانه رفتار بازیگران بازار و حفظ انعطاف‌پذیری در تصمیم‌گیری برای خریداران و فروشندگان ضروری است.

سناریوهای پیش رو: ثبات یا تلاطم؟

آنچه بیش از همه تعیین‌کننده خواهد بود، درک فعالان بازار از عمق و استمرار بحران نظامی است. اگر فضای عمومی کشور به این نتیجه برسد که درگیری نظامی موقت، کنترل‌شده و بدون گسترش است، بازارها به سرعت خود را با شرایط جدید تطبیق می‌دهند و نوسانات کوتاه‌مدت، جای خود را به روندهای باثبات‌تر می‌دهند. اما اگر ترس از تشدید درگیری، پاسخ تلافی‌جویانه یا تشدید تحریم‌های بین‌المللی در ذهنیت بازار غالب شود، باید منتظر دوره‌ای از التهاب و افزایش قیمت‌ها در اکثر بازارهای کالایی بود.

توصیه‌ها و راهکارها

در این شرایط پیچیده، تصمیم‌گیری باید با تکیه بر داده‌های واقعی، تحلیل دقیق و پرهیز از هیجان انجام شود. به خریداران توصیه می‌شود از رفتارهای عجولانه پرهیز کرده و با رصد تحولات عرضه در بورس کالا و وضعیت بازار ارز، دست به انتخاب بزنند. فروشندگان نیز باید در نظر داشته باشند که فضای روانی بازار ممکن است به سرعت تغییر کند و هرگونه کم‌عرضه‌کردن یا تحریک بازار، می‌تواند به پیامدهایی خارج از کنترل منجر شود.

 

درگیری نظامی اخیر، اگرچه فعلاً محدود و قابل‌مدیریت به نظر می‌رسد، اما به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران، احتمال اثرگذاری مستقیم بر بازارهای داخلی را افزایش داده است. نفت، دلار و فولاد سه ضلع کلیدی این تأثیرپذیری‌اند و در تحلیل هر یک، باید دیگر اضلاع را نیز به دقت مدنظر داشت. در چنین شرایطی، آرامش در تصمیم‌گیری و شناخت درست از واقعیت‌ها، مهم‌ترین ابزار فعالان بازار برای عبور از یک دوره پرتنش خواهد بود.

 

تاثیر تنش‌های اخیر بر صنایع وابسته به آهن و فولاد:

تنش‌های اخیر در منطقه و به ویژه حمله محدود اسرائیل به ایران، علاوه بر تاثیر مستقیم بر بازار آهن و فولاد، می‌تواند اثرات قابل توجهی بر صنایع وابسته به این مواد اولیه کلیدی داشته باشد. در این بخش، به بررسی تاثیرات احتمالی بر سه صنعت مهم “ساختمان”، “خودروسازی” و “تولید لوازم خانگی” می‌پردازیم:

۱. صنعت ساختمان:

  • افزایش هزینه‌ها و کاهش حاشیه سود: صنعت ساختمان به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان فولاد، به شدت تحت تاثیر نوسانات قیمت این ماده اولیه قرار دارد. افزایش قیمت فولاد، به طور مستقیم منجر به افزایش هزینه‌های ساخت و ساز، کاهش حاشیه سود پیمانکاران و سازندگان و در نتیجه، افزایش قیمت تمام‌شده مسکن خواهد شد.
  • کاهش تقاضا و رکود: افزایش قیمت مسکن، قدرت خرید متقاضیان را کاهش داده و منجر به کاهش تقاضا در بازار مسکن می‌شود. در صورت تداوم این وضعیت، شاهد رکود در صنعت ساختمان و کاهش ساخت و ساز خواهیم بود.
  • توقف پروژه‌ها و تعدیل نیرو: در شرایط رکود، بسیاری از پروژه‌های ساختمانی به دلیل عدم توجیه اقتصادی متوقف شده و سازندگان مجبور به تعدیل نیرو می‌شوند. این امر، منجر به افزایش بیکاری و آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن خواهد شد.
  • کاهش کیفیت ساخت: در برخی موارد، سازندگان برای کاهش هزینه‌ها، ممکن است به استفاده از مصالح بی‌کیفیت و غیراستاندارد روی آورند که این امر، ایمنی و کیفیت ساختمان‌ها را به خطر می‌اندازد.

۲. صنعت خودروسازی:

  • افزایش قیمت خودرو و کاهش فروش: صنعت خودروسازی نیز به عنوان یکی از صنایع بزرگ مصرف‌کننده فولاد، از افزایش قیمت این ماده اولیه متاثر خواهد شد. افزایش قیمت فولاد، به طور مستقیم منجر به افزایش قیمت خودرو، کاهش قدرت خرید مصرف‌کنندگان و در نتیجه، کاهش فروش خودروسازان می‌شود.
  • کاهش تولید و تعدیل نیرو: کاهش فروش خودرو، خودروسازان را مجبور به کاهش تولید و تعدیل نیرو می‌کند. این امر، منجر به افزایش بیکاری و آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن خواهد شد.
  • کاهش کیفیت و افزایش ریسک: در شرایط بحرانی، برخی خودروسازان ممکن است برای کاهش هزینه‌ها، به استفاده از قطعات بی‌کیفیت و غیراستاندارد روی آورند که این امر، ایمنی خودروها را به خطر می‌اندازد و ریسک تصادفات را افزایش می‌دهد.
  • وابستگی بیشتر به واردات: در صورت افزایش قیمت فولاد داخلی، خودروسازان ممکن است به واردات فولاد ارزان‌تر از خارج روی آورند که این امر، وابستگی صنعت خودروسازی به واردات را افزایش می‌دهد و می‌تواند به تضعیف تولید داخلی منجر شود.

۳. صنعت تولید لوازم خانگی:

  • افزایش قیمت لوازم خانگی و کاهش تقاضا: افزایش قیمت فولاد، به طور مستقیم منجر به افزایش قیمت لوازم خانگی، کاهش قدرت خرید مصرف‌کنندگان و در نتیجه، کاهش تقاضا در بازار لوازم خانگی می‌شود.
  • قاچاق و محصولات تقلبی: افزایش قیمت لوازم خانگی داخلی، می‌تواند زمینه را برای افزایش قاچاق لوازم خانگی خارجی و ورود محصولات تقلبی و بی‌کیفیت به بازار فراهم کند.
  • تعدیل نیرو و تعطیلی واحدها: کاهش فروش لوازم خانگی، تولیدکنندگان را مجبور به تعدیل نیرو و حتی تعطیلی واحدهای تولیدی می‌کند. این امر، منجر به افزایش بیکاری و آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن خواهد شد.
  • کاهش کیفیت: برای مقابله با افزایش هزینه‌ها، برخی تولیدکنندگان ممکن است به کاهش کیفیت محصولات خود روی آورند که این امر، نارضایتی مصرف‌کنندگان را به دنبال خواهد داشت.

راهکارهای پیشنهادی:

  • تثبیت بازار فولاد: دولت باید با اتخاذ سیاست‌های مناسب، نسبت به تثبیت بازار فولاد و جلوگیری از نوسانات شدید قیمت‌ها اقدام کند.
  • حمایت از تولیدکنندگان: دولت باید با ارائه تسهیلات مالی و اعتباری، از تولیدکنندگان صنایع وابسته به فولاد حمایت کند.
  • کنترل واردات: دولت باید با کنترل واردات کالاهای مشابه تولید داخل، از تولید داخلی حمایت کند.
  • تقویت نظارت: دولت باید نظارت بر کیفیت محصولات تولیدی را افزایش دهد و با متخلفان برخورد جدی کند.
  • توسعه صادرات: دولت باید با ارائه مشوق‌های صادراتی، به توسعه صادرات محصولات تولیدی کمک کند.

با اتخاذ این راهکارها، می‌توان از تاثیرات منفی تنش‌های اخیر بر صنایع وابسته به فولاد کاست و به حفظ و توسعه این صنایع کمک کرد.

 

تاثیرات احتمالی تنش‌های اخیر بر سایر صنایع و جنبه‌های اقتصادی کشور:

علاوه بر تاثیر مستقیم بر بازار آهن و فولاد و صنایع وابسته، تنش‌های اخیر در منطقه می‌تواند اثرات گسترده‌تری بر سایر صنایع و جنبه‌های اقتصادی کشور داشته باشد. در این بخش، به بررسی برخی از این تاثیرات می‌پردازیم:

۱. صنعت گردشگری:

  • کاهش ورود گردشگران: افزایش ناامنی و تنش در منطقه، می‌تواند منجر به کاهش ورود گردشگران خارجی به ایران شود. این امر، به طور مستقیم بر درآمدزایی این صنعت و اشتغال مرتبط با آن تاثیر منفی خواهد گذاشت.
  • کاهش گردشگری داخلی: در صورت افزایش نااطمینانی و نگرانی در جامعه، ممکن است شاهد کاهش سفرهای داخلی و تعطیلات باشیم که این امر نیز به صنعت گردشگری داخلی آسیب می‌رساند.
  • افزایش هزینه‌های سفر: افزایش قیمت سوخت و سایر خدمات مرتبط با سفر، می‌تواند هزینه‌های سفر را افزایش داده و تمایل مردم به سفر را کاهش دهد.

۲. صنعت حمل و نقل:

  • افزایش هزینه‌های حمل و نقل: افزایش قیمت سوخت و بیمه، می‌تواند هزینه‌های حمل و نقل کالا و مسافر را افزایش دهد. این امر، به طور مستقیم بر قیمت تمام‌شده کالاها و خدمات تاثیر گذاشته و تورم را تشدید می‌کند.
  • کاهش امنیت حمل و نقل: افزایش تنش در منطقه، می‌تواند امنیت حمل و نقل دریایی و هوایی را کاهش داده و ریسک حمل و نقل کالا و مسافر را افزایش دهد.
  • توقف یا تاخیر در حمل و نقل: در صورت تشدید درگیری‌ها، ممکن است شاهد توقف یا تاخیر در حمل و نقل کالا و مسافر باشیم که این امر، زنجیره تامین کالا و خدمات را مختل می‌کند.

۳. بازار سرمایه:

  • کاهش ارزش سهام: افزایش نااطمینانی و نگرانی در بازار، می‌تواند منجر به کاهش ارزش سهام شرکت‌ها در بورس شود. این امر، سرمایه سرمایه‌گذاران را کاهش داده و تمایل به سرمایه‌گذاری در بورس را کم می‌کند.
  • خروج سرمایه: در صورت تشدید تنش‌ها، ممکن است شاهد خروج سرمایه از کشور باشیم که این امر، ارزش پول ملی را کاهش می‌دهد و تورم را تشدید می‌کند.
  • افزایش ریسک سرمایه‌گذاری: افزایش نااطمینانی، ریسک سرمایه‌گذاری در ایران را افزایش می‌دهد و تمایل سرمایه‌گذاران خارجی به سرمایه‌گذاری در ایران را کم می‌کند.

۴. تجارت خارجی:

  • کاهش صادرات: افزایش ناامنی و تنش در منطقه، می‌تواند صادرات ایران به کشورهای منطقه را کاهش دهد. این امر، درآمد ارزی کشور را کاهش داده و تراز تجاری را منفی‌تر می‌کند.
  • افزایش هزینه‌های واردات: افزایش ریسک حمل و نقل و بیمه، می‌تواند هزینه‌های واردات کالا به ایران را افزایش دهد. این امر، قیمت تمام‌شده کالاها را افزایش داده و تورم را تشدید می‌کند.
  • اختلال در زنجیره تامین: تشدید درگیری‌ها، می‌تواند زنجیره تامین کالا و خدمات را مختل کرده و دسترسی به مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای را دشوار کند.

۵. بودجه دولت:

  • افزایش هزینه‌های نظامی: افزایش تنش‌ها، دولت را مجبور به افزایش هزینه‌های نظامی و امنیتی می‌کند. این امر، منابع مالی دولت را محدود کرده و توانایی دولت در ارائه خدمات عمومی را کاهش می‌دهد.
  • کاهش درآمدهای نفتی: در صورت تشدید تحریم‌ها، درآمدهای نفتی دولت کاهش یافته و بودجه دولت با کسری مواجه می‌شود.
  • افزایش هزینه‌های اجتماعی: افزایش بیکاری و فقر ناشی از بحران، می‌تواند هزینه‌های اجتماعی دولت را افزایش دهد.

۶. تورم و معیشت مردم:

  • افزایش تورم: تنش‌های اخیر می‌تواند منجر به افزایش قیمت کالاها و خدمات و تشدید تورم شود. این امر، قدرت خرید مردم را کاهش داده و معیشت آنها را دشوارتر می‌کند.
  • افزایش بیکاری: کاهش فعالیت‌های اقتصادی ناشی از بحران، می‌تواند منجر به افزایش بیکاری و فقر شود.
  • کاهش رفاه اجتماعی: کاهش قدرت خرید مردم و افزایش بیکاری، می‌تواند به کاهش رفاه اجتماعی و افزایش نارضایتی عمومی منجر شود.

راهکارهای پیشنهادی:

  • تلاش برای کاهش تنش‌ها: دولت باید از طریق دیپلماسی و مذاکره، برای کاهش تنش‌ها در منطقه تلاش کند.
  • تنوع‌بخشی به اقتصاد: دولت باید با تنوع‌بخشی به اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت، آسیب‌پذیری اقتصاد کشور در برابر بحران‌ها را کاهش دهد.
  • حمایت از اقشار آسیب‌پذیر: دولت باید با ارائه برنامه‌های حمایتی، از اقشار آسیب‌پذیر در برابر تبعات اقتصادی بحران حمایت کند.
  • تقویت تولید داخلی: دولت باید با حمایت از تولید داخلی و ایجاد اشتغال، به تقویت اقتصاد کشور کمک کند.
  • مدیریت انتظارات: دولت باید با اطلاع‌رسانی شفاف و مدیریت انتظارات عمومی، از ایجاد نگرانی و ناامیدی در جامعه جلوگیری کند.

با اتخاذ این راهکارها، می‌توان از تاثیرات منفی تنش‌های اخیر بر اقتصاد کشور کاست و به حفظ ثبات و توسعه اقتصادی کمک کرد.

 

نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در شرایط بحرانی:

در شرایط بحرانی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نقش بسیار مهم و حساسی ایفا می‌کنند. این نقش می‌تواند هم سازنده و هم مخرب باشد و تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی، رفتار جامعه و مدیریت بحران داشته باشد.

نقش‌های مثبت رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی:

  • اطلاع‌رسانی دقیق و به‌موقع: رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با اطلاع‌رسانی دقیق و به‌موقع درباره ابعاد مختلف بحران، مردم را در جریان واقعیت‌ها قرار داده و از گسترش شایعات و اخبار نادرست جلوگیری کنند.
  • افزایش آگاهی عمومی: رسانه‌ها می‌توانند با انتشار اطلاعات مفید و آموزش‌های لازم، آگاهی عمومی را درباره نحوه مقابله با بحران افزایش داده و به مردم کمک کنند تا در شرایط اضطراری بهترین تصمیم‌ها را بگیرند.
  • ایجاد همدلی و همبستگی: رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با پوشش دادن داستان‌های انسانی و نشان دادن تلاش‌های مردم برای کمک به یکدیگر، حس همدلی و همبستگی را در جامعه تقویت کنند.
  • انتقال پیام‌های هشدار: رسانه‌ها می‌توانند پیام‌های هشدار و اطلاعات ضروری را به سرعت و به طور گسترده به مردم منتقل کرده و از وقوع حوادث ناگوار جلوگیری کنند.
  • نظارت بر عملکرد مسئولان: رسانه‌ها می‌توانند با نظارت بر عملکرد مسئولان و نهادهای دولتی، آنها را پاسخگو نگه داشته و به بهبود مدیریت بحران کمک کنند.
  • فراهم کردن فضای گفتگو: شبکه‌های اجتماعی می‌توانند فضای گفتگو و تبادل نظر را بین مردم، کارشناسان و مسئولان فراهم کرده و به یافتن راه‌حل‌های مناسب برای مقابله با بحران کمک کنند.

نقش‌های منفی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی:

  • انتشار اخبار نادرست و شایعات: رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به بستری برای انتشار اخبار نادرست، شایعات و اطلاعات گمراه‌کننده تبدیل شوند که این امر می‌تواند به ایجاد وحشت و بی‌اعتمادی در جامعه منجر شود.
  • بزرگنمایی بحران: رسانه‌ها ممکن است با بزرگنمایی بحران و ایجاد فضای هیجانی، به تشدید نگرانی و اضطراب در جامعه دامن بزنند.
  • ایجاد قطب‌بندی و تفرقه: رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با دامن زدن به اختلافات و ایجاد قطب‌بندی در جامعه، همبستگی ملی را تضعیف کرده و مدیریت بحران را دشوارتر کنند.
  • تشویق به رفتارهای غیرمسئولانه: رسانه‌ها ممکن است با انتشار اطلاعات نادرست یا تشویق به رفتارهای غیرمسئولانه، به سلامت و امنیت جامعه آسیب برسانند.
  • نقض حریم خصوصی: رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی ممکن است با انتشار تصاویر و اطلاعات شخصی افراد آسیب‌دیده، حریم خصوصی آنها را نقض کرده و به آنها آسیب روحی وارد کنند.
  • ایجاد اختلال در مدیریت بحران: انتشار اطلاعات نادرست یا تحلیل‌های غیرکارشناسانه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند به ایجاد اختلال در فرآیند مدیریت بحران و گمراه کردن مردم و مسئولان منجر شود.

راهکارهای پیشنهادی:

  • رعایت اخلاق حرفه‌ای: رسانه‌ها باید با رعایت اخلاق حرفه‌ای و اصول روزنامه‌نگاری، از انتشار اخبار نادرست و شایعات خودداری کرده و به ارائه اطلاعات دقیق و موثق بپردازند.
  • مدیریت افکار عمومی: رسانه‌ها باید با ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و مدیریت افکار عمومی، از ایجاد وحشت و بی‌اعتمادی در جامعه جلوگیری کنند.
  • تقویت سواد رسانه‌ای: دولت و نهادهای آموزشی باید با آموزش مهارت‌های سواد رسانه‌ای به مردم، آنها را در برابر اطلاعات نادرست و گمراه‌کننده واکسینه کنند.
  • همکاری با رسانه‌ها: مسئولان باید با همکاری با رسانه‌ها و ارائه اطلاعات شفاف و به‌موقع، به آنها در انجام وظایف خود کمک کنند.
  • مقابله با انتشار اخبار جعلی: دولت باید با همکاری با شرکت‌های فناوری، به مقابله با انتشار اخبار جعلی و اطلاعات نادرست در شبکه‌های اجتماعی بپردازد.
  • تشویق به رفتارهای مسئولانه: رسانه‌ها باید با تشویق به رفتارهای مسئولانه و همبستگی اجتماعی، به تقویت تاب‌آوری جامعه در برابر بحران‌ها کمک کنند.

با اتخاذ این راهکارها، می‌توان از نقش مثبت رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در شرایط بحرانی بهره‌برداری کرده و از اثرات منفی آنها جلوگیری کرد.

به امید پیروزی ایران و پایان جنگ…

سایر مقالات

فرآیند تولید محصولات فولادی و تأثیر آن بر قیمت‌گذاری

کاربرد آهن‌ آلات به تفکیک صنایع

میلگرد بستر چیست؟ مزایا و معایب میلگرد بستر

وال پست در دیوارهای داخلی

میلگرد همبندی چیست؟ انواع و نحوه اجرا

میلگرد تیرچه چیست و نقش آن در مقاومت سازه

تنش بازار آهن و صنایع دیگر در سایه جنگ

شوک قیمتی در بازار آهن الات با جنگ ایران و اسرائیل

همه چیز درباره استاندارد ISIRI 3132

دستورالعمل‌های میلگرد بستر در جهان

تحلیل زلزله آذربایجان شرقی سال ۹۱ بر اساس استاندارد ۲۸۰۰

تفاوت نبشی‌کشی و وال پست در ساختمان‌سازی

انواع میلگرد بستر

بررسی رفتار لرزه‌ای دیوارهای غیر باربر در ساختمان بنایی محصور شده با کلاف

لزوم اصلاح و بازنویسی بخش‌هایی از پیوست ۶ استاندارد ۲۸۰۰

طرز تشخیص میلگرد A2 از A3

از کجا بفهمیم کجای ساختمان نیاز به مقاوم سازی دارد؟

بررسی بحران عدم رعایت اتصالات کشویی در وال پست

اتصال کشویی و اتصال تلسکوپی + نحوه عملکرد

مقدار میلگرد مورد نیاز برای ساخت خانه ۱۰۰ متری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *