مبحث دهم مقررات ملی ساختمان

مبحث دهم مقررات ملی ساختمان ایران

مبحث دهم مقررات ملی ساختمان ایران با موضوع “طرح و اجرای ساختمان‌های فولادی”، به عنوان مرجع فنی اصلی در حوزه طراحی، ساخت و نصب سازه‌های فولادی در کشور تلقی می‌گردد. با عنایت به مزایای برجسته فولاد، از جمله مقاومت کششی و فشاری بالا، سرعت اجرای قابل توجه و قابلیت شکل‌پذیری مطلوب، استفاده از این گونه سازه‌ها در پروژه‌های ساختمانی گوناگون رواج فراوانی یافته است.

مبحث دهم با وضع ضوابط و مقررات مدون برای مصالح، روش‌های تحلیل سازه، طراحی اجزاء و اتصالات، فرآیندهای ساخت و نصب، و همچنین کنترل کیفیت، چارچوبی جامع را به منظور تضمین ایمنی، قابلیت بهره‌برداری و دوام سازه‌های فولادی در برابر نیروها و اثرات مختلف، ارائه می‌نماید. در ادامه با میلگرد بستر براتلو همراه باشید تا به مفاد مبحث دهم بپردزیم.

مبحث دهم مقررات ملی ساختمان: الزامات طراحی سازه‌های فولادی گرم‌نورد شده

این مبحث به طور کامل به طراحی، اجرا و نظارت بر سازه‌های فولادی گرم‌نورد شده، شامل اعضا و اتصالات آن‌ها، می‌پردازد.

۱. کلیات و مبانی طراحی

  • مصالح:

    • فولادهای سازه‌ای: مشخصات انواع فولادها، شامل رده‌بندی بر اساس تنش تسلیم و مقاومت نهایی، باید مطابق با استانداردهای تایید شده (همانطور که در مبحث پنجم و فصل دوم همین مبحث ذکر شده) باشد.
    • اتصالات: مشخصات پیچ‌ها (معمولی و پرمقاومت) و همچنین مصالح جوشکاری (مانند الکترودها و سیم جوش) نیز باید مطابق با استانداردهای مربوطه باشند.
  • مبانی طراحی:

    • حالات حدی: طراحی سازه‌ها بر اساس دو حالت حدی اصلی انجام می‌شود:
    • حالت حدی مقاومت: هدف، تامین ایمنی سازه در برابر گسیختگی یا کمانش است.
    • حالت حدی بهره‌برداری: در این حالت، تغییر شکل‌ها، ارتعاشات و سایر اثرات عملکردی سازه کنترل می‌شود.
    • روش‌های طراحی: دو روش اصلی برای طراحی مجاز است:
    • روش حالات حدی (LRFD): در این روش که روش اصلی و ارجح این مبحث است، رابطه بین مقاومت طراحی (φRn) و مقاومت مورد نیاز (Ru) به صورت Ru ≤ φRn بررسی می‌شود. در این روش از ضرایب بار (طبق مبحث ششم) و ضرایب کاهش مقاومت (φ) استفاده می‌گردد.
    • روش تنش مجاز (ASD): در این روش، رابطه بین مقاومت مجاز (Rn/Ω) و مقاومت مورد نیاز (Ra) به صورت Ra ≤ Rn/Ω است. در این روش از بارهای بدون ضریب و ضرایب اطمینان (Ω) استفاده می‌شود.
    • ترکیب بارها: برای هر دو روش طراحی، لازم است ترکیب بارهای مختلف (مانند بارهای مرده، زنده، باد و زلزله) مطابق با الزامات مبحث ششم در نظر گرفته شود.
    • طبقه‌بندی مقاطع: مقاطع فولادی بر اساس نسبت ابعاد (پهنا به ضخامت) اجزای تحت فشار (بال‌ها و جان)، به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند: فشرده، غیرفشرده و لاغر. این طبقه‌بندی نقش مهمی در تعیین مقاومت خمشی و فشاری اعضا و همچنین نیاز به مهاربندی‌های جانبی ایفا می‌کند.
  • ۲. طراحی اعضا

    • اعضای کششی: طراحی این اعضا بر اساس دو حالت حدی کلیدی صورت می‌گیرد:

      • تسلیم مقطع کلی: مقاومت مورد نیاز نباید از مقاومت تسلیم طراحی، که با فرمول‌های φt Ag Fy (برای روش LRFD) یا Ag Fy / Ωt (برای روش ASD) محاسبه می‌شود، بیشتر باشد. (Ag مساحت کل مقطع، Fy تنش تسلیم)
      • گسیختگی مقطع خالص مؤثر: مقاومت مورد نیاز نباید از مقاومت گسیختگی طراحی، که با فرمول‌های φt Ae Fu (LRFD) یا Ae Fu / Ωt (ASD) محاسبه می‌شود، تجاوز کند. (Ae سطح مقطع خالص مؤثر است که اثر تأخیر برش را نیز در بر می‌گیرد، Fu مقاومت نهایی)
      • گسیختگی برش قالبی (Block Shear): در اتصالات و نواحی اطراف انتهای عضو، باید گسیختگی ترکیبی ناشی از برش و کشش نیز کنترل شود.
    • اعضای فشاری (ستون‌ها):

      • طراحی این اعضا بر اساس مقاومت فشاری طراحی (φc Pn یا Pn / Ωc) انجام می‌شود. این مقاومت با در نظر گرفتن اثرات کمانش (خمشی، پیچشی یا ترکیبی) تعیین می‌گردد.
      • مقاومت فشاری اسمی (Pn) به عواملی چون نسبت لاغری مؤثر (KL/rتنش تسلیم (Fy) و تنش کمانش الاستیک (Fe) بستگی دارد. (K ضریب طول مؤثر است که برای محاسبه طول مؤثر عضو (KL) به کار می‌رود، r شعاع ژیراسیون).
      • برای اعضای ساخته شده (مانند اعضای مرکب)، ضوابط خاصی باید رعایت شود.
    • اعضای خمشی (تیرها):

      • طراحی بر اساس مقاومت خمشی طراحی (φb Mn یا Mn / Ωb) صورت می‌گیرد که حالات حدی زیر را در بر می‌گیرد:
      • تسلیم: این حالت برای مقاطع فشرده‌ای که بال آن‌ها از مهار جانبی کافی برخوردار است، اعمال می‌شود.
      • کمانش جانبی-پیچشی (LTB): این پدیده برای مقاطع غیرفشرده یا مقاطعی که طول مهار نشده بالایی دارند، اهمیت پیدا می‌کند. مقاومت در برابر LTB به طول مهار نشده (Lb)، شکل مقطع و نحوه بارگذاری بستگی دارد.
      • کمانش موضعی: کمانش بال (FLB) و جان (WLB) برای مقاطع غیرفشرده یا لاغر نیز باید بررسی شود.
    • اعضای تحت برش:

      • طراحی بر اساس مقاومت برشی طراحی (φv Vn یا Vn / Ωv) انجام می‌شود که عمدتاً توسط جان مقطع تامین می‌گردد.
      • در تیرورق‌ها، به خصوص هنگام استفاده از سخت‌کننده‌های عرضی، پدیده کنش میدان کششی (Tension Field Action) می‌تواند مقاومت برشی را افزایش دهد.
    • اعضای تحت نیروهای ترکیبی و پیچش:

      • ترکیب نیروی محوری و خمش: برای کنترل مقاومت اعضا تحت تاثیر همزمان بار محوری (کششی یا فشاری) و لنگر خمشی (در یک یا دو محور)، از معادلات اندرکنش استفاده می‌شود. همچنین باید اثرات مرتبه دوم مانند P-Δ (اثرات ثانویه ناشی از جابجایی قائم تحت بار محوری) و P-δ (اثرات ثانویه ناشی از جابجایی نسبی در اتصالات) در نظر گرفته شود.
      • ترکیب برش و خمش: در شرایطی که مقاومت برشی عضو بالا باشد، ممکن است مقاومت خمشی آن تحت تأثیر قرار گیرد و کاهش یابد.
      • پیچش: طراحی برای شرایطی که پیچش همراه با سایر نیروها (خمش، برش، نیروی محوری) وجود دارد، الزامی است.
    • ۳. طراحی اتصالات

      • اصول کلی:

        • اتصالات سازه‌ای باید قابلیت انتقال ایمن و مؤثر نیروها (کششی، فشاری، برشی، لنگری) بین اعضا را داشته باشند و سختی لازم را فراهم کنند.
        • اتصالات از نظر رفتاری به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند: ساده (مفصلی) که فقط نیروهای برشی را منتقل می‌کنند، صلب (گیردار) که قادر به انتقال گشتاور خمشی نیز هستند، و نیمه‌صلب که رفتاری بینابین این دو دارند.
      • جوش‌ها:

        • انواع جوش: شامل جوش‌های شیاری (Butt welds)، جوش‌های گوشه (Fillet welds)، جوش‌های کام (Plug welds) و جوش‌های انگشتانه (Slot welds).
        • طراحی جوش: مقاومت طراحی جوش (φ Rn یا Rn / Ω) بر اساس نوع جوش، ابعاد (اندازه و طول مؤثر)، و خواص مقاومتی فلز جوش و فلز پایه محاسبه می‌شود.
        • الزامات: انتخاب صحیح الکترود جوشکاری، آماده‌سازی مناسب سطوح اتصال و رعایت جزئیات اجرایی مانند پیش‌گرمایش در صورت لزوم، برای تضمین کیفیت جوش حیاتی است.
      • پیچ‌ها:

        • انواع پیچ:
        • پیچ‌های معمولی: با رده‌های مقاومتی مانند ۴.۶، ۵.۶ و غیره.
        • پیچ‌های پرمقاومت: با رده‌های مقاومتی بالاتر مانند ۸.۸، ۱۰.۹ و غیره.
        • طراحی پیچ:
        • کنترل مقاومت کششی و برشی پیچ‌ها بر اساس طراحی (φ Rn یا Rn / Ω).
        • کنترل مقاومت اتکایی (Bearing) و پارگی ورق (Tension Rupture) در اطراف سوراخ پیچ‌ها.
        • اتصالات اتکایی: در این نوع اتصالات، انتقال برش عمدتاً از طریق تماس مستقیم بین بدنه پیچ و جداره سوراخ انجام می‌شود.
        • اتصالات اصطکاکی (لغزش بحرانی): در این اتصالات که با پیچ‌های پرمقاومت و با اعمال نیروی پیش‌تنیدگی انجام می‌شود، انتقال برش از طریق نیروی اصطکاک بین سطوح اتصال صورت می‌گیرد. مقاومت لغزش به ضریب اصطکاک سطوح، مقدار نیروی پیش‌تنیدگی و تعداد سطوح درگیر بستگی دارد. الزامات مربوط به اعمال پیش‌تنیدگی و آماده‌سازی سطوح تماس (مثلاً سندبلاست) باید رعایت شود.
      • عناصر اتصال (مانند ورق‌های اتصال، نبشی‌ها):

        • این اجزا باید برای نیروهای کششی، فشاری، برشی و خمشی که به آن‌ها وارد می‌شود، طراحی گردند.
        • کنترل پدیده گسیختگی برش قالبی (Block Shear failure) در این عناصر نیز اهمیت دارد.
      • انواع گره‌های سازه‌ای:

        • طراحی انواع مختلف اتصالات مانند:
        • اتصالات مفصلی (برشی): برای انتقال نیروهای برشی.
        • اتصالات گیردار (خمشی): برای انتقال لنگرهای خمشی.
        • اتصالات مهاربندها: اتصال اعضای قطری سیستم‌های مهاربندی.
        • کف ستون‌ها: اتصالات پایه ستون‌ها به فونداسیون.
        • میله‌های مهار (انکربولت‌ها): برای اتصال سازه به فونداسیون یا سایر اجزا.
      • ۴. دیافراگم‌ها و جمع‌کننده‌ها

        • دیافراگم‌ها (کف‌ها و سقف‌ها):

          • عملکرد اصلی دیافراگم‌ها این است که به عنوان یک صفحه صلب یا نیمه‌صلب عمل کرده و نیروهای جانبی (مانند باد و زلزله) را که به سازه وارد می‌شوند، جمع‌آوری کرده و به سیستم‌های باربر جانبی (مانند دیوار برشی یا قاب‌های خمشی) منتقل کنند.
          • بنابراین، کف‌ها و سقف‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که هم مقاومت کافی در برابر این نیروها را داشته باشند و هم سختی لازم برای جلوگیری از تغییر شکل‌های بزرگ را تامین کنند.
        • جمع‌کننده‌ها (کلکتورها):

          • این اعضا نقش واسطه را ایفا می‌کنند. آن‌ها نیروهای جمع‌آوری شده توسط دیافراگم‌ها را دریافت کرده و آن‌ها را به سمت سیستم‌های اصلی مقاوم جانبی هدایت می‌کنند.
          • به عبارت دیگر، جمع‌کننده‌ها مانند کانال‌هایی عمل می‌کنند که بار جانبی را از سطح دیافراگم به ستون‌ها، دیوارها یا سایر اعضای اصلی سیستم باربر جانبی منتقل می‌نمایند.

        این بخش به طور خلاصه به نقش حیاتی کف‌ها و سقف‌ها در انتقال بار جانبی و همچنین وظیفه اعضای جمع‌کننده در این فرآیند اشاره دارد.

    • تحلیل و طراحی پایداری (Stability Analysis and Design)

      این بخش اطمینان حاصل می‌کند که سازه فولادی شما نه تنها در برابر بارهای وارده مقاوم است، بلکه در برابر تمایل به ناپایداری و کمانش نیز پایداری لازم را دارد.

      الزامات عمومی:

      • اثرات تغییرشکل‌ها (Second-Order Effects): نکته کلیدی اینجاست که وقتی سازه تحت بار قرار می‌گیرد، کمی تغییر شکل می‌دهد. این تغییر شکل‌ها می‌توانند توزیع نیروها را در سازه تغییر دهند. مبحث دهم تأکید دارد که باید این اثرات (معروف به اثرات مرتبه دوم P-Δ و P-δ) را در محاسبات لحاظ کنیم. به زبان ساده‌تر، وقتی ستون‌ها کمی خم می‌شوند (تغییرشکل P-Δ) یا اعضا کمی جابجا می‌شوند (تغییرشکل P-δ)، این جابجایی‌ها باعث افزایش لنگر خمشی در ستون‌ها می‌شوند و باید در طراحی دیده شوند تا سازه امن بماند.

      ۵. روش‌های تحلیل برای پایداری:

      • الزامات عمومی پایداری:

        • در تمامی تحلیل‌ها، باید اثر تغییرشکل‌های سازه بر توزیع نیروها (یعنی اثرات مرتبه دوم P-Δ و P-δ) به طور صریح در نظر گرفته شوند. این اثرات زمانی مهم می‌شوند که نیروهای محوری فشاری قابل توجهی در اعضا وجود داشته باشد.
      • روش‌های تحلیل:

        • روش تحلیل مستقیم (Direct Analysis Method): این روش، رویکرد ارجح و مدرن است. مزیت اصلی آن، لحاظ کردن مستقیم اثرات مرتبه دوم و همچنین ناکامی‌های اولیه (مانند ناهمگونی‌های هندسی و مصالح) در فرآیند تحلیل است. برای این منظور، سختی اعضای فشاری به طور مصنوعی کاهش داده می‌شود و از بارهای فرضی جانبی (Notional Loads) برای شبیه‌سازی اثرات ناهمگونی‌ها استفاده می‌شود. در این روش، طول مؤثر (K) برابر ۱ در نظر گرفته می‌شود.
        • روش طول مؤثر (Effective Length Method): این روش سنتی‌تر، از ضریب طول مؤثر (K) برای تعیین طول کمانش مؤثر اعضای فشاری استفاده می‌کند. اثرات مرتبه دوم یا از طریق تحلیل‌های مرتبه دوم جداگانه یا با استفاده از ضریب‌های تقریبی مانند B1 و B2 لحاظ می‌شوند.
        • روش تحلیل مرتبه اول: استفاده از این روش تنها برای سازه‌هایی با شرایط بسیار خاص و محدودیت‌های فراوان مجاز است و توصیه نمی‌شود.
      • الزامات مهاربندی:

        • برای جلوگیری از کمانش اعضای فشاری (مانند ستون‌ها) و اعضای خمشی (مانند تیرها)، تأمین مهاربندی جانبی و پیچشی کافی الزامی است.
        • طراحی سیستم مهاربندی باید بر اساس محاسبه مقاومت و سختی مورد نیاز برای مقابله با نیروهای جانبی و ممانعت از کمانش اعضا صورت گیرد.
      • ۶. طراحی برای بهره‌برداری

        • کنترل تغییرشکل:

          • هدف از این کنترل، محدود کردن تغییرشکل‌های سازه تحت بارهای بهره‌برداری (سرویس) است تا از آسیب رسیدن به اجزای غیرسازه‌ای (مانند نازک‌کاری، تأسیسات و …) و همچنین ایجاد حس ناخوشایند در کاربران سازه جلوگیری شود.
          • مهم‌ترین موارد کنترلی در این بخش عبارتند از:
          • خیز قائم تیرها و دال‌ها: محدود کردن میزان خیز تیرها و دال‌ها تحت بارهای سرویس (بار زنده و مرده) بر اساس ضوابط موجود در مبحث.
          • تغییر مکان جانبی نسبی طبقات (Drift): محدود کردن میزان تغییر مکان جانبی نسبی طبقات تحت بارهای جانبی (باد و زلزله) برای جلوگیری از آسیب به اجزای غیرسازه‌ای و پایداری سازه.
        • کنترل ارتعاش:

          • در طراحی کف‌ها، باید به جلوگیری از ارتعاش‌های نامطلوب ناشی از فعالیت‌های انسانی (مانند راه رفتن، دویدن و …) یا تجهیزات مکانیکی توجه شود.
          • برای این منظور، می‌توان از روش‌های مختلفی مانند افزایش سختی کف، استفاده از مصالح میراکننده و یا تنظیم فرکانس طبیعی سازه استفاده کرد.
        • پیش‌خیز (Camber):

          • پیش‌خیز دادن به تیرها، به معنای ایجاد یک خیز اولیه در آن‌ها (معمولاً به سمت بالا) است تا خیز ناشی از بارهای مرده را جبران کند.
          • این کار باعث می‌شود که تیر پس از اعمال بار مرده، تقریباً تراز و بدون خیز به نظر برسد.
        • کنترل آب‌ماندگی (Ponding):

          • آب‌ماندگی، پدیده‌ای است که در سقف‌های کم‌شیب رخ می‌دهد و ناشی از تجمع آب باران یا برف ذوب‌شده است.
          • وزن این آب جمع‌شده می‌تواند باعث افزایش خیز سقف و در نتیجه، تجمع بیشتر آب شود. این فرآیند می‌تواند به طور تصاعدی پیش رفته و در نهایت، منجر به ناپایداری و فروریزش سقف گردد.
          • بنابراین، در طراحی سقف‌های کم‌شیب، باید پایداری سقف در برابر آب‌ماندگی به دقت بررسی شود.

        ۷. خستگی

        • طراحی برای مقاومت در برابر خستگی:
          • در سازه‌هایی که تحت بارهای تکرارشونده (مانند جرثقیل‌ها، پل‌ها و …) قرار دارند، باید پدیده خستگی مد نظر قرار گیرد.
          • خستگی، فرآیندی است که در آن، ترک‌های کوچکی در نقاط تمرکز تنش (مانند گوشه‌های سوراخ‌ها، محل جوش‌ها و …) ایجاد شده و به تدریج رشد می‌کنند تا در نهایت، منجر به شکست عضو می‌شوند.
          • برای جلوگیری از خستگی، باید دامنه تنش در جزئیات حساس به خستگی کنترل شود. این کار معمولاً با محدود کردن دامنه تنش مجاز بر اساس تعداد دوره‌های بارگذاری انجام می‌شود.

      ۸. ضوابط لرزه‌ای

      • کلیات:

        • طراحی سازه‌های فولادی در مناطق لرزه‌خیز، علاوه بر الزامات عمومی، نیازمند رعایت ضوابط ویژه لرزه‌ای است. این ضوابط که در فصل ۱۰ این مبحث، استاندارد ۲۸۰۰ و پیوست ششم مقررات ملی ساختمان آمده‌اند، با هدف تأمین  شکل‌پذیری (Ductility) و قابلیت اتلاف انرژی کافی در سازه هنگام وقوع زلزله تدوین شده‌اند.

در این پیوست تاکید زیادی بر میلگرد بستر و نحوه اجرای صحیح آن شده است. اگر به دنبال قیمت میلگرد بستر هستید می توانید با ما تماس بگیرید.

      • سیستم‌های باربر لرزه‌ای:

        • قاب‌های خمشی: شامل قاب‌های معمولی (OMF)، متوسط (IMF) و ویژه (SMF)، که میزان شکل‌پذیری و سختی آن‌ها با هم متفاوت است.
        • قاب‌های مهاربندی شده:
        • قاب‌های مهاربندی همگرا: شامل معمولی (OCBF) و ویژه (SCBF).
        • قاب‌های مهاربندی واگرا (EBF): که در آن‌ها اعضای تیر در محل اتصالات خود دچار خمش پلاستیک می‌شوند.
        • دیوارهای برشی فولادی.
        • سیستم‌های ترکیبی.
      • الزامات ویژه طراحی لرزه‌ای:

        • هر سیستم باربر لرزه‌ای دارای الزامات خاصی است که شامل موارد زیر می‌شود:
        • مصالح: محدودیت‌هایی بر نسبت مقاومت کششی به تسلیم (Fy/Fu) و همچنین مقاومت تسلیم (Fy) برای تأمین شکل‌پذیری.
        • طراحی اعضا: کنترل نسبت‌های لاغری مقاطع، الزام به استفاده از مقاطع فشرده در صورت نیاز، و الزامات مربوط به مهاربندی جانبی و پیچشی.
        • طراحی اتصالات: تأمین مقاومت و شکل‌پذیری کافی، رعایت دقیق الزامات مربوط به جوش‌ها و پیچ‌ها، و طراحی صحیح چشمه‌های اتصال (Connection Zones) در قاب‌های خمشی ویژه.
        • وصله‌ها و کف ستون‌ها: الزامات خاص برای وصله ستون‌ها و طراحی کف ستون‌ها با در نظر گرفتن نیروهای لرزه‌ای.
        • اصل طراحی ظرفیتی (Capacity Design): این اصل بر این فرض استوار است که باید رفتار غیرخطی و شکل‌پذیری در اعضای ضعیف‌تر (معمولاً تیرها) رخ دهد تا از ایجاد مکانیزم‌های ناگهانی و ناپایدار در اعضای قوی‌تر (مانند ستون‌ها) جلوگیری شود.
      • ۹. مصالح

        • دریافت و نگهداری:
          • کنترل دقیق گواهینامه‌های فنی و مطابقت آن‌ها با مشخصات طرح.
          • انجام آزمایشات لازم برای اطمینان از تطابق مشخصات مصالح دریافتی با استانداردهای مربوطه.
          • جداسازی و علامت‌گذاری مناسب مصالح به منظور شناسایی و جلوگیری از اختلاط.
          • نگهداری مصالح در شرایط مناسب جهت ممانعت از هرگونه آسیب فیزیکی، خوردگی و زنگ‌زدگی.
        • ردیابی مصالح:
          • ایجاد و حفظ سیستم ردیابی که امکان شناسایی دقیق منشأ و مشخصات کلیه قطعات و مصالح به کار رفته در سازه را فراهم آورد.

        ۱۰. ساخت (Fabrication)

        • آماده‌سازی:
          • تهیه و تایید نقشه‌های کارگاهی (Shop Drawings) با جزئیات اجرایی دقیق.
          • انجام عملیات صافکاری و تمیزکاری سطوح قطعات قبل از شروع فرآیندهای ساخت.
        • برشکاری:
          • استفاده از روش‌های مجاز برش (حرارتی یا مکانیکی) مطابق با ضوابط فنی.
          • کنترل کیفیت لبه‌های برش از نظر صافی و عدم وجود عیوب.
        • سوراخکاری:
          • به کارگیری روش‌های مجاز سوراخکاری (مته‌کاری یا پانچ).
          • کنترل دقیق ابعاد، موقعیت و کیفیت سطح داخلی سوراخ‌ها.
        • صافکاری و خم‌کاری:
          • رعایت کنترل‌های دمایی و شعاع خمش مجاز در عملیات خم‌کاری.
        • مونتاژ پیچی:
          • رعایت رواداری‌های مجاز در مونتاژ قطعات.
          • استفاده از واشرهای مناسب و تایید شده مطابق با نوع اتصال و مشخصات پیچ و مهره.
        • مونتاژ جوشی:
          • تبعیت کامل از دستورالعمل جوشکاری (WPS) تایید شده.
          • کنترل پیش‌گرمایش، توالی جوشکاری و اعوجاج ناشی از حرارت.
        • رواداری‌های ساخت:
          • رعایت حدود مجاز ابعادی و هندسی برای کلیه قطعات ساخته شده.

        ۱۱. نصب (Erection)

        • شرایط کارگاه:
          • اطمینان از کفایت فضای عملیاتی، دسترسی ایمن و شرایط جوی مناسب در محل نصب.
        • روش نصب:
          • تهیه و ارائه طرح نصب جامع شامل توالی نصب، جزئیات مهاربندی موقت و لیست تجهیزات مورد نیاز.
        • پایداری حین نصب:
          • تامین پایداری کلی سازه در تمامی مراحل نصب با استفاده از مهاربندی‌های موقت و سیستم‌های نگه‌دارنده.
        • تنظیم و رواداری‌ها:
          • کنترل شاقولی بودن ستون‌ها و تراز بودن تیرها.
          • رعایت رواداری‌های مجاز نصب مطابق با آیین‌نامه‌ها.
        • اتصالات کارگاهی:
          • اجرای عملیات جوشکاری و پیچ‌کاری در محل پروژه مطابق با کلیه ضوابط و استانداردهای مربوطه.
        • نصب کف ستون:
          • تمیزکاری و آماده‌سازی دقیق سطح بتن فونداسیون.
          • استفاده از گروت مناسب (با انبساط کنترل شده یا بدون جمع‌شدگی) جهت اتصال صفحه کف ستون به فونداسیون.
          • تراز دقیق صفحه کف ستون قبل از گروت‌ریزی.

        ۱۲. کنترل کیفیت و بازرسی

        • برنامه کنترل کیفیت (QCP):
          • تدوین و اجرای برنامه جامع کنترل کیفیت شامل مراحل بازرسی، آزمایش‌های لازم و مسئولیت‌های اجرایی.
        • صلاحیت‌ها:
          • اطمینان از صلاحیت فنی جوشکاران، بازرسان جوش و آزمایشگاه‌های فعال در پروژه.
        • بازرسی اتصالات پیچی:
          • کنترل نوع، مشخصات و استانداردهای پیچ، مهره و واشر.
          • بازرسی پیش‌تنیدگی پیچ‌های پرمقاومت با استفاده از روش‌های آچارکشی مدرج، چرخش مهره و سایر روش‌های تایید شده.
          • انجام بازرسی چشمی و گشتاورسنجی.
        • بازرسی اتصالات جوشی:
          • اجرای بازرسی چشمی در مراحل قبل، حین و پس از جوشکاری.
          • انجام آزمایش‌های غیرمخرب (NDT) شامل تست مایع نافذ (PT)، ذرات مغناطیسی (MT)، امواج فراصوت (UT) و رادیوگرافی (RT) بر اساس اهمیت اتصال و الزامات طرح.
          • پذیرش یا رد جوش‌ها بر اساس معیارهای پذیرش عیوب جوش.
        • گزارش‌دهی:
          • ثبت مستند و دقیق نتایج کلیه بازرسی‌ها و آزمایش‌ها.
        • عدم انطباق و تعمیرات:
            • تدوین و اجرای رویه‌های مشخص برای برخورد با موارد عدم انطباق.
            • انجام تعمیرات لازم مطابق با ضوابط فنی و تحت نظارت مهندس ناظر.

           

نتیجه‌گیری

مبحث دهم مقررات ملی ساختمان به عنوان یک آیین‌نامه جامع و مرجع برای سازه‌های فولادی، با پوشش دادن ابعاد وسیعی از مشخصات مصالح، اصول تحلیل و طراحی، تا الزامات دقیق ساخت، نصب و کنترل کیفیت، نقش بنیادینی در ارتقای سطح فنی و ایمنی ساختمان‌های فولادی در جمهوری اسلامی ایران ایفا می‌نماید. این مبحث، با معرفی روش‌های نوین تحلیل پایداری و ارائه ضوابط لرزه‌ای دقیق برای سیستم‌های مختلف سازه‌ای، مهندسان را در طراحی سازه‌های فولادی مقاوم، شکل‌پذیر و کارآمد یاری می‌رساند. التزام و پایبندی کامل به الزامات این مبحث توسط کلیه ذینفعان شامل طراحان، سازندگان، نصابان و ناظران، تضمین‌کننده عملکرد مطلوب و ایمن سازه‌های فولادی در برابر بارهای وارده خواهد بود و به پایداری و دوام ساخت و ساز کشور کمک شایانی می‌نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *